فرهنگ
شناخت فرهنگ برتر، سنجش تاثيرات آن و افزايش تاثير گذاري آن در کارايي و اثربخشي فعاليت يک شرکت، محور بحث و قلم فرسايي اکثر نويسندگان و صاحب نظران علمي (آکادميک) يا تجربهگرا (تکنوکرات) بوده و هم اينک نيز در صدر مقالات و نوشته هاست. (يکي از مقاله هاي معتبر مربوط به آقايان Deal و Kennedy در سال 1999 با عنوان «فرهنگ جديد سازماني» است. نتايج و آمار اين تحقيق نشان داده است که بين سطح عملکرد يک سازمان با فرهنگ سازمان، همبستگي بالايي وجود دارد که دليل آن ميزان همبستگي 683/0 و خط رگرسيون Y=0.5734X+0.2131 مقادير عملکرد است. لازم به ذکر است که هدف تحقيق، تشخيص فرهنگ خوب يا بد و دلايل به وجود آمدن آنها نيست. موضوع اصلي، يافتن فرهنگي است که محبوبيت بيشتر يا کمتر دارد. هر فرد در سازمان، شخصيتي خاص و متفاوت با ديگران دارد. نتيجه اينکه شرکتها با فرهنگهاي متفاوتي در حال فعاليت هستند که اين تفاوتها نقش بسزايي در شکوفائي سازمان ايفا مي نمايد. بديهي است که تنها ميزان عملکرد نمي تواند نقش فرهنگ بالاي سازماني را بيان کند. عواملي مانند سرمايه گذاري و فناوري نيز نقش مهمي در اين مقوله ايفا مي نمايند.
:: برچسبها:
حسن غریبی ,