اطمينان در کسب وکار چيست؟
گارتنر، اعتماد به نفس در کسب وکار را اينگونه تعريف کرده است: «يک مفهوم و فلسفه سازماني که ازطريق ترکيب و تعامل عواملي چون عملکرد سازمان و موقعيت رقابتي، فرهنگ سازماني، تمايلات و مقاومتها در مقابل تغيير و توان سرمايهگذاري سازماني، ايجاد مي شود». تحقيق يادشده و نتايج آن که ارائه شاخص اعتماد به نفس (BCI) در کسب وکار است، از دريافت و تجزيه و تحليل اطلاعاتي حاصل شده که در طول زمان تحقيق بسختي دريافت شده است وبراي تصميم سازي و تصميم گيري مديران عالي و سازمانهاي امروزي در آينده بسيار مفيد است.
اطمينان سازماني در کسب وکار لزوما" منجر به موفقيت نمي شود. ممکن است عوامل بيروني مانع از موفقيت شوند و يا اساسا"، حس اعتماد به نفس اشتباه باشد. بديهي است که موفقيت يک موضوع نسبي است و بستگي به اهداف سازمان در زمان خاص دارد. ارزيابي عملکرد بر مبناي اهداف سازمان، بخش کليدي مدل اعتماد به نفس در کسب وکار است که در نمودار 1، ملاحظه مي کنيد. در اين مدل، گارتنر، پنج ناحيه کليدي که بر سطوح اعتماد به نفس سازمان تاثير گذار هستند را معين کرده است. اين پنج ناحيه شامل عملکرد، مشتري مداري، فرهنگ، سرمايه گذاري و اقتصاد هستند. سازماني که واقعا" اعتماد به نفس داشته باشد، سازماني است که قادر به حداکثر کردن تواناييهاي خود است و برتمامي اين پنج ناحيه، کنترل ومديريت مؤثر ومستقيم داردوبين آنها تعادل ايجاد مي کند.
:: برچسبها:
حسن غریبی ,