نگاهي به تحولات «نظام سرمايهداري»
ريشههاي نظام سرمايهداري به قرون وسطي برميگردد كه در آن جستجوي سودانگيزه حاكم بر زندگي بسياري از مردم (بويژه بازرگانان دولت شهرهاي ژنو و ونيز در ايتاليا) محسوب ميشد. در واقع كشف آمريكا در سال 1492 را ميتوان به جستجو براي يافتن بازارهاي جديد مربوط دانست. كليساي كاتوليك قديم با وجودي كه اخذ بهرهوري پول را غيرمشروع ميدانست ولي كاربرد پول براي مبادله را مفيد تلقي ميكرد و زماني كه منافع بهره در ايجاد سرمايهگذاري، مشخص شد ديدگاه ممنوعيت بهره تغيير پيدا كرد. آستانة انقلاب صنعتي به تفكر «مركانتيلسم» بر اقتصاد حاكم بود كه دخالت وصيع دولت را دنبال ميكرد و حصول انقلاب صنعتي گرايش ملي كشورها را از ديدگاه مذكور بسوي خط مشيهاي بازار كاملاً آزاد تغيير داد.
پيشرفتهاي وسيع علمي، خلاقيتها و اختراعات جديد، و ورود نظام كارخانهاي موجب تخصيص و تقيسم كار و تمركز بر توليد گرديد. اين امر همچنين باعث حركت از خودكفايي ملي بسوي تجارت آزاد (طراحي شده از سوي آدام اسميت، ريكاردو و جان لاك) گرديد. انقلاب صنعتي در برگيرنده كاربرد ماشين در صنعت، معدن، حمل و نقل، ارتباطات و كشاورزي و تحولات در سازماندهيهاي اقتصادي مربوط به آن ميباشد. سرمايهداران صنعتي بوجود آمدند كه با سرمايهگذاري مجدد سودهاي خود آينده صنعت را دچار تحول نمودند. روابط وسيع بينالمللي براي تأمين نيازهاي واردات و صادرات بوجود آمد. خلاقيت فردي، آزادي فعاليت اقتصادي، دخالت محدود دولت در قالب انقلاب صنعتي همراه با انديشة بازار كاملاً آزاد (لسفر) پيش ميرفت. نياز روزافزون به وجوه براي سرمايهگذاري صليقه جديدي از بانكهاي حرفهاي را ايجاد نمود. اين فرايند نوعي سيستم اقتصادي با نام «سرمايهداري تأمين وجوه مالي» را بدنبال داشت كه در غالب آن بانكها انباشتگران اصلي سرمايه محسوب ميشوند. با كمك اين بانكها و فروش اوراق بهادار به شركتهاي بزرگي تأسيس شدند.
:: برچسبها:
حسن غریبی ,