استوارت ميل درباره بنتام مي گويد: بنتام انسان را موجودي در معرض لذت و رنج، مي داند كه در همه رفتارهايش تا حدودي دستخوش درجات مختلفي از منافع شخصي و انفعالاتي است كه خود خواهانه خوانده مي شوند و از سوي ديگر تا حدودي دستخوش همدردي يا گهگاه بي دردي و بي مهري نسبت به ساير موجودات است و شناخت بنتام از طبيعت انسان به همينجا متوقف مي شود ... او هرگز انسان را موجودي نمي داند كه توانايي استكمال روحاني باشد و در طلب اين كمال به عنوان يك غايت برآيد و آرزو داشته باشد كه شخصيتش را طبق معياري كه از كمال دارد، بسازد، بي آنكه اميد به خير و بيم از شر از ناحيه هيچكس و هيچ چيز جز وجدان خويش داشته باشد.
دليل استوارت ميل براي ارزش اخلاقي خوشي بر اين "واقعيت"(فاکت) متكي است كه مردم بدان تمايل دارند :" هر چيزي كه مطلوب باشد، مردم عملاً طالب آنند.... هيچ دليلي نمي تواند بگويد كه چرا خوشي عمومي مطلوب است مگر اينكه هر شخصي تا جايي كه فکر می کند دست يافتني است، خوشي خود را طلب مي كند" .
از نظر استوارت ميل، اصالت فايده لذت گراي بنتام دلالت مي كند بر : 1)ديد مادي گرايانه محدود از لذت2)اصالت لذت خودخواهانه ، يعني اينكه هر شخص بايد لذت خود را حداكثر سازد. استوارت ميل دفاعيه معروفش را از تفاوتهاي كيفي لذت را پيشنهاد كرد، براي اينكه اگر لذت هاي كمتر و بيشتري وجود داشته باشد، معيار ديگري غير از لذت به عنوان معيار قضاوت بين آنها، به كار مي رود. از نظر استوارت ميل، تنش ميان" مطلوبيت (فايده) و« كمال اخلاقي» حل نشده باقي مانده است. از نظر استوارت ميل اصالت فايده يك نظام اصالت لذت اخلاقي است. در واقع استوارت ميل با افزودن احساسات زيبايي شناختي و اخلاقي بالاتر ي كه بنتام در نتيجه تمركز بر نفع شخصي، ناديده گرفته بود، اصالت فايده بنتام را گسترش داد. بر خلاف بنتام، استوارت ميل استدلال كرد كه ماهيت بشري كاملاً شكل پذير است و افراد زيادي در جامعه هاي مدني مشاهده شده اند كه خصوصیت همدردي براي ديگران و تمايل جدي براي درست كاري دارند. از نظر استوارت ميل، لذت تنها چيزي است كه ارزش ذاتي دارد ولي لذت انواع زيادي دارد و انواع بالاتر لذت با ارزشتر از انواع پايين تر لذت هستند. استوارت ميل احساس اخلاقي عدالت را بالاترين نوع احساس لذت،مي دانست. از ديد استوارت ميل، اين نوع بالاتر لذت مي تواند انگيزه قوي شود كه فرد عادل به ندرت با نقض حقوق ديگران ، به دنبال نفع شخصي اش برود. در اين صورت اصالت فايده استوارت ميل مي تواند بنياد با ثبات تري از اصالت فايده كمي محض بنتام فراهم كند. همچنين افراد مي توانند آزادانه خواسته هاي خودخواهانه شان را در بازارهاي رقابتي، پي گيري كنند، مشروط بر آنكه از نظام عادلانه پيروي كنند. اصالت فايده اي های کلاسیکی، مطلوبيت را به عنوان تنها معيار معقول عدالت در يك جامعه سكولار مي دانستند.
جان استوارت ميل به محفل اصالت فايده اي ها كشيده شد و سپس در سالهاي 22-1823 "محفل اصالت فايده اي" كوچكي به ابتكار خويش تاسيس كرد كه حدود سه سال و نيم پايدار ماند .