اصول اقتصاد كلاسيك: اقتصاد كلاسيك غالباً ليبراليسم اقتصادي ناميده شده است. پايه هاي آن: آزادي كسب و كار، مالكيت خصوصي و رقابت، همگي متكي به دكترين لسه فر است. در مقابل محدوديتهاي فئودالي و مركانتي ليستي بر انتخاب شغل، انتقال زمين و تجارت، ايده هاي كلاسيك، ليبرال بودند. ويژگيهاي اصلي اقتصاد كلاسيك به طور خلاصه عبارتند از:
1-اولين اصل اقتصاد كلاسيك، لسه فر است. يعني بهترين دولت آن است كه كمترين دخالت در اقتصاد را داشته باشد. نيروهاي بازار رقابتي آزاد، توليد، مبادله و توزيع را با " دست نامريي" هدايت مي كنند. اقتصاد، خود تعديل شونده است و بدون مداخله دولت به اشتغال كامل گرايش دارد.
2-كلاسيكها(به استثناي ريكاردو)، بر وجود هماهنگي منافع، تأكيد مي كردند. هر شخص، با پي گيري منافعش، در واقع منافع جامعه را تأمين مي كند.
3-كلاسيك ها بر اهميت تمام فعاليتهاي اقتصادي خصوصاً صنعت، تأكيد مي كردند. مركانتي ليستها مي گفتند كه ثروت از تجارت به دست مي آيد، فيزيوكراتها، كشاورزي را منبع تمام ثروت ها مي دانستند. اقتصاد كلاسيك، صنعت را به تجارت و كشاورزي، افزود و هر سه را مولد به حساب آورد.
4-اقتصاددانان كلاسيك به اقتصاد به عنوان يك كل مي نگريستند. يعني رويكرد اقتصاد كلان داشتند.
اهميت نسبي ايدههاي اسميت و ريكاردو در شكل دادن به جريان اقتصاد كلاسيك و جايگاه نظريههاي ارزش مبتني بر مطلوبيت كه نويسندگاني مانند للويد، لانگفيلد، سينيور، دوپويت و گوسن آنرا مطرح كرده اند، نظريه هاي امساك بهره كه توسط بيلي، سنيور،رائه و جان استوارت ميل مطرح شده است؛ استفاده از نيروهاي عرضه و تقاضا در تعيين قيمتهاي بينالمللي توسط ميل؛ نظريه اشباع عمومي بازار و قانون بازارهاي سي و نظریه جمعیت مالتوس را تعيين كنيم.
از نظر اگلي كل اقتصاد كلاسيك ميتواند برحسب يك چارچوب مفهومي واحد تعريف شود. كليد اقتصاد كلاسيك بايد در به اصطلاح «دكترين وجوه دستمزدي» يافت شود. كتاب اگلي نمونه اي از گرايش به تعريف اقتصاد كلاسيك به عنوان يك پيكره منسجم از ايدههايي ارائه ميكند كه حول يك اصل كانوني متحدكننده، سازماندهي شده است. ادبيات ثانويه کلاسیک، تلاش براي التزام به نظريه كلاسيك رشد اقتصادي است. سوول تعريف سنتي اقتصاد كلاسيك را ميپذيرد مبني بر اينكه اقتصاد كلاسيك در عمل مبتنی بر دیدگاههای آدام اسميت است كه ريشه در كتاب "ثروت ملل" اسميت دارد. از اين رو ماركس را مستثني ميكند. از نظر سوول، اقتصاد كلاسيك شامل مجموعه مشتركي از پيشفرضهاي فلسفي، روشهاي مشترك تحليل و نتايج مشترك مربوط به موضوعات تحليل اساسي اقتصادي است و شامل قضاياي مهمي مانند: نظريه ارزش مبتني بر كار، نظريه جمعيت مالتوس، قانون سي و نظريه مقداري پول است و بيشتر به سوي موضوع رشد اقتصادي (و در معناي نوين، نظريه مسير رشد تعادلي يكنواخت اقتصاد) جهتگيري شده است.
:: برچسبها:
حسن غریبی ,