زماني بود كه مردم (( عوامل تولدي )) بودند ، مديريت بر آنها همانند مديريتي بود كه ماشين آلات يا سرمايه اعمال مي شد نه كمتر و نه بيشتر . نيكوترين انسان ها هم چنين وضعي را تحمل نخواهند كرد . و اگر زماني چنان شويه اي از مديريت موجب توليد يا بهره وري مي گرديد ، امروز اثراتي معكوس بر جاي مي گذارد . اگر چه مي توان بر سرمايه و ماشين آلات چنين شويه اي از مديريت اعمال كرد ، ولي كاركنان آدم هستند ، بايد رفتاري درخور انسان با آنها داشت . هنگامي كه شركت افراد را تشويق به ابراز نظر مي نمايد براي آنها بسيار مشكل و ناگوار است كه در ابراز نظر به شويه اي موفقيت آميز عمل نكنند . (چيزي نو ارائه نمايند . ) افراد انساني تنها منبع واقعي براي موفقيت يك شركت مي باشند .
توليد به هنگام روشي است كه در برابر آزمون زمان موفق شده است . تولدي به هنگام موجب مي شود كه هزينه اجراي استراتژي به ميزان زيادي كاهش يابد . در اجراي چنين روشي مواد و قطعات درست به هنگام نياز به محل تولدي ارائه مي شوند . نه انيكه در مكاني به صورت توده درآيند و هر گاه لازم شد به مصرف برسند . شركت هارلي – ديويد سون مي گويد كه تنها در يكي از واحدهاي توليدي با اجراي چنين روشي توانست 22 ميليون دلار از موجودي هاي خود را بكاهد و زمان دادن سفارش مجدد (فاصله بين دادن سفارش و تحويل جنس ) بسيار كاهش يابد.
پيش از تعيين محل توليد و داير كردن يك كارخانه بادي عوامل زير را مشخص نمود : وجود منابع اصلي ، نرخ دستمزد در آن منطقه ،هزينه هاي حمل و نقل براي كالاهاي ساخته شده و دريافت مواد ، محل بازارهاي اصلي ،خطرهاي سياسي در آن منطقه يا كشور و سرانجام در دسترس بودن كاركنان آموزش ديده يا كاركناني را كه بتوان آموزش داد . براي شركت هايي كه در فن آوري پيشرفته فعاليت مي كنند انعطاف پذيري تولدي بسيار بيش از هزينه هاي تولدي اهميت دارد ، زيرا پيوسته بايد محصولات اصلي را تغيير داد . صنايع پلاستيك سازي و بيولوژيك نياز به نوعي سيستم تولدي دارند كه از انعطاف پذيري كافي برخوردار باشد تا بتوانند پيوسته آنها را تغيير دهند و محصولاتي جديد به سرعت عرضه نمايند .
يك روش بسيار متداول در مديريت اين است كه به كاركنان آموزش هاي متفاوت مي دهند و بدين وسيله اجراي استراتژي تسهيل مي گردد و منافع يا نتايج زيادي را به بار ميآورد كاركنان درك بهتري از كل شركت خواهند داشت و در نشست هاي مربوط به برنامه ريزي ،نظرها و ديدگاه هاي بهتري ارائه خواهند كرد . به هر حال ،مديران تولدي (عمليات ) بايد به اين واقعيت توجه كنند . اين پديده (دادن آموزش هاي گوناگون به كاركنان ) مي تواند در زمينه هاي زير موجب بروز مسائل و مشكلاتي شوند :
1. مديران ،به جاي رهبري و اعمال قدرت ناگزير شوند نقش مشاور و مربي را ايفا نمايند .
2. در اجراي برنامه ريزي آموزشي و ايجاد انگيزه در كاركنان بايد سرمايه گذاري هاي بسيار زيادي نمود.
3. بسيار وقت گير است .
4. امكان دارد كاركنان ماهر موجب رنجش و آزردگي كاركنان بي مهرتي شوند كه مي خواهند با وظيفه خود آشنا گردند (مطالبي را بياموزند )
5.امكان دارد كاركنان قديمي علاقه اي به فراگيري مهارت هاي جديد نداشته باشند .
:: برچسبها:
توجه به توليد / عمليات به هنگام اجراي استراتژي ,