اجراي استراتژي ها ايجاب مي كند كه سازمان هدف هاي سالانه در نظر بگيرد ، سياستها را تعيين كند ، در كاركنان انگيزه ايجاد نمايد و منابع را به گونه اي تخصص دهد كه استراتژي ها تدوين شده به اجرا در آيد . اجراي استراتژي ها مستلزم توسعه فرهنگي است كه استراتژي ها را تقويت نمايد .
اغلب ، اجراي استراتژي ها را مرحله عملي مديريت استراتژيك مي نامند . مقصود از اجراي استراتژي ها اين است كه كاركنان و مديران بسيج شوند و استراتژي هاي تدوين شده را به مرحله عمل درآروند . اغلب ، چنين تصور مي شود كه در مديريت استراتژيك محله اجرايي مشكل ترين مرحله مي باشد و ايجاب مي كند كه افراد خود را متعهد به سازمان نمايند ، از خودگذشتگي كنند و نوعي خود كنترلي اعمال نمايند . موفقيت مرحله اجرايي استراتژي ها بدين امر بستگي دارد كه مديران بتوانند در كاركنان ايجاد انگيزه نمايند ، و اين نوعي هنر (و نه يك علم ) است . اگر استراتژي ها يي تودين شوند ولي هيچ گاه به اجرا در نيايند ، نوع اقدام چيزي جز عملي بيهوده نخواهد بود .
در مديرت استراتژيك ارزيابي استراتژي ها آخرين مرحله به حساب مي آيد . مديران نياز شديد دارند كه بدانند استراتژي هاي خاص و مورد نظر آنان در چه زماني كارساز واقع نمي شود ، اصولاً ارزيابي استراتژي ها بدني معني است كه بايد در اين مورد اطلاعاتي را گرد آوري كرد . همه استراتژي ها دستخوش تغييرات آينده قرار مي گيرند ، زيرا عوامل داخلي و خارجي به صورت دائم در حال تغيير هستند . براي ارزيابي استراتژي ها سه فعاليت عمده به شرح زير انجام مي شوند :
(1) بررسي عوامل داخلي و خارجي كه پايه و اساس استراتژي هاي كنوني قرار گرفته اند .
(2) محاسبه و سنجش عملكرد ها و (3) اقدامات اصلاحي . بدان سبب بايد استراتژي ها را مورد ارزيابي قرار داد كه موفقيت فردا را تضمين نمايد موفقيت هميشه موجب بروز مسائل جديد و گوناگون مي شوند ؛ سازماني كه به وضع كنوني خود بسنده نمايد يا دچار نخوت و تكبر محكوم به فنا خواهد بود .
:: برچسبها:
مراحل مديريت استراتژيك ,