۱) کار را سرگرمکننده و خوشایند کنید.
ویلیامز میگوید، باور کنید یا نه پول دلیل اصلی سخت کار کردن افراد نیست. در عوض، افراد زمانی بیشترین بهرهوری را دارند که از کار خود لذت میبرند و کار برای آنها مفهومی در بر دارد. ویلیامز میافزاید: «آنها شغل خود را به دلیل تقویتکنندههای اجتماعی (social reinforcement) که دریافت می کنند دوست دارند و چون وظایفشان را دوست دارند.»
بازیهای آنلاین شکلی از کار است که افراد به معنای واقعی برای آن پول میدهند. این بازیها نیاز به تفکر نقادانه، سازماندهی گروههای بزرگ و مدیریت افراد دارد، تمام مهارتهایی که در یک محیط کاری نیز کاربرد دارند. ویلیامز میگوید، مانند یک بازی فوقالعاده، یک شغل فوقالعاده باید چالشبرانگیز باشد، یک سیستم پاداشدهی داشته باشد و اجازه ریسک کردن را بدهد.
ویلیامز میگوید: «اگر کار کسی بیش از حد ساده یا دشوار باشد، آن ها از آن متنفر خواهند شد و چون شما مجبورشان می کنید آن را انجام دهد از شما هم تنفر خواهند داشت. سطح مناسب را پیدا کنید و آنها انگیزه پیدا خواهند کرد. این امر در کنار تقویتکنندههای اجتماعی [ابزار انگیزش] اثربخشتری نسبت به پول خواهد بود.»
۲) اجازه دهید کارکنان ریسک کنند.
ویلیامز میگوید: «بازیها تقریباً همیشه معماها یا الگوریتمهایی هستند که باید حل شوند. حل آنها با ریسک، تکرار و اشتباه همراه است.»
زمانی که اشتباه امری قابلقبول است و حتی انتظار میرود، یک فرهنگ ریسکپذیری میتواند شکل بگیرد که منجر به تفکر خلاقانه و در نتیجه کشف راهحلهای جایگزین میشود. به جای فقط کار کردن و یادگیری از طریق دستور گرفتن، کارکنان بهتر است تشویق شوند به شیوههای جدید و متفاوت کارها را انجام دهند.
ویلیامز میگوید: «قابلقبول بودن دوباره کاری چیز خوبی است.»
۳) تنوع نیروها از هوشمندی کسبوکار حکایت دارد.
ویلیامز توضیح میدهد، معمولاً در بازیهای ویدئویی سه نقش اساسی وجود دارد: مهاجم، مدافع و درمانگر – که هر کدام نقاط قوت و ضعف خودشان را دارند. در نبود هر یک از نقشهای مکمل، تیم میبازد. این مورد در زندگی واقعی هم صادق است.
ویلیامز میگوید: «اگر همه جادوگر باشند، شما می بازید.» پیشینههای متنوع تیمهای بهتر، نتایج هوشمندانهتر و فرایندهای بهتری را حاصل میکند.
او ادامه میدهد: «یک بازی ویدئویی از معدود جاهایی است که یک پسر بچه ۱۲ ساله و یک وکیل زن ۶۰ ساله و یک آهنگساز لاتین جمع می شوند تا مسئلهای را حل کنند؛ و آنها متفاوت فکر می کنند. ممکن است بیرون بازی هیچ ارتباطی با هم نداشته باشند اما [در بازی] مکمل یکدیگر هستند.»
:: برچسبها:
سه چیزی که کارآفرینان میتوانند از بازیهای ویدئویی یاد بگیرند ,